پریوش لیاقت زاده؛ مجید شاه پسندزاده؛ مهدی هنرمند؛ حمید احمدیپور
چکیده
مجموعه اولترامافیک- مافیک دهشیخ به عنوان بخشی از کمربند آمیزه افیولیتی اسفندقه- فاریاب، از دید ذخایر اقتصادی کرومیتیت با اهمیت است؛ولی بهعلت پیچیدگی ساختاری، چگونگی جایگیری کانسارهای کرومیتیت و همچنین ارتباط آن با ساختارهای منطقه مشخص نیست. توده اولترامافیک دهشیخ از هارزبورژیت، دونیت، کرومیتیت، پیروکسنیت و لرزولیت ...
بیشتر
مجموعه اولترامافیک- مافیک دهشیخ به عنوان بخشی از کمربند آمیزه افیولیتی اسفندقه- فاریاب، از دید ذخایر اقتصادی کرومیتیت با اهمیت است؛ولی بهعلت پیچیدگی ساختاری، چگونگی جایگیری کانسارهای کرومیتیت و همچنین ارتباط آن با ساختارهای منطقه مشخص نیست. توده اولترامافیک دهشیخ از هارزبورژیت، دونیت، کرومیتیت، پیروکسنیت و لرزولیت تشکیل شده است. کرومیتیتها بیشتر در بخش مرکزی این توده در معادن فعال بزرگ، کنار و اژدری در سنگ میزبان دونیتی قرار دارند. طبق نتایج به دست آمده، این توده تحت تأثیر سه نسل دگرشکلی D1 تا D3 قرار گرفته است. دگرشکلی تراکششی دما بالای D1 با تزریق دایکهای پیروکسنیتی Di1، تشکیل پهنه برشی شکلپذیر راستالغز راستگرد با مؤلفه عادی Dsz1 و گسترش چینهای بیریشه F1در توالیهای دونیت- کرومیتیت مشخص میشود. این شواهد میتواند نشانگر بالاآمدگی توده اولترامافیک دهشیخ در گوشته بالایی تحت تأثیر دگرشکلی D1 باشد. دگرشکلی ترافشارش راستگرد D2 با تشکیل گسلهای مزدوج راستالغز راستگرد با مؤلفه وارون F1b و رانده F1aو همچنین رگههای منیزیت V1 متمایز میشود. ساختارهای D2 هنگام جایگزینی مجموعه اولترامافیک- مافیک دهشیخ تحت تأثیر پهنه گسلش وارون با مؤلفه راستالغز راستگرد زاگرس در کمربند آمیزه افیولیتی اسفندقه- فاریاب گسترش یافتهاند. در پایان، دگرشکلی D3با تشکیل پهنه گسلهای مزدوج راستالغز راستگرد با مؤلفه عادی F2a و عادی F2b به همراه گسترش رگههای منیزیت V2 تحت تأثیر یک رژیم تراکشش منطقهای در پهنه گسلی زاگرس متمایز میشود. چینهای F1 و گسلهای F1a و F2a,b نقش کنترل کننده ساختاری مهمی در دگرشکلی و جایگزینی کانسارهای کرومیتیت منطقه داشتهاند.
امیر شفیعی بافتی؛ مجید شاه پسندزاده
چکیده
با توجه به توانایی ایجاد زمینلرزههایی بزرگ توسط گسلهای راستالغز درون قارهای که از عناصر مهم دگرشکلی مناطق فعال قارهها نیز بهشمار میآیند، تعیین هندسه و کینماتیک این گسلها به همراه شناسایی قطعات فعال و نحوه تکامل ساختاری و زمینساختی آنها در طول زمان امری ضروری به نظر میرسد. پهنه گسلی مورب لغز راستبر راور با ...
بیشتر
با توجه به توانایی ایجاد زمینلرزههایی بزرگ توسط گسلهای راستالغز درون قارهای که از عناصر مهم دگرشکلی مناطق فعال قارهها نیز بهشمار میآیند، تعیین هندسه و کینماتیک این گسلها به همراه شناسایی قطعات فعال و نحوه تکامل ساختاری و زمینساختی آنها در طول زمان امری ضروری به نظر میرسد. پهنه گسلی مورب لغز راستبر راور با طولی حدود 137 کیلومتر در نزدیکی شهر راور و در شمال کرمان قرار دارد. در بخشهای شمالی ناحیه مورد مطالعه، این پهنه گسلی بهموازات سامانه گسلی لکرکوه قرار دارد، اما در بخشهای جنوبی با سامانههای گسلی لکرکوه و کوهبنان به صورت همگرا در میآید. بالاراندگی بلوک خاوری پهنه گسل راور و راندگی به سمت خاور سامانه گسلی لکرکوه الگوی ساختاری گلوار مثبتی را در این ناحیه ایجاد کرده است. جنبش پهنه گسلی راور باعث انحراف و جابهجایی تجمعی راستبر آبراههها به میزان 970-940 متر دستکم از اوایل پلئیستوسن در بخش شمالی این پهنه گسلی شده است. با توجه به کمینه نرخ لغزشی افقی حدود 54/0 میلیمتر در سال برای پهنه گسلی راور، بیشینه دوره بازگشت زلزلههایی با بزرگای 7/6Mw~ حدود 1400 سال خواهد بود. در بخش میانی پهنه گسلی راور، گسلهای فرعی ریدل P، R و Ŕ به خوبی توسعه یافته و گسل سبب انحراف راستبر رودخانه اسماعیلآباد به میزان 16 متر شده است. با فرض رویداد زلزلههای شاخص بر روی این پهنه گسلی، بیشینه مقدار لغزش در هر رویداد ~ 75/0 متر است که با کمینه جابهجایی آبراهههای امروزی همخوانی دارد. مقدار جابهجایی راستالغز راستبر پهنه گسلی راور به سمت جنوب کاهش یافته و برعکس میزان مؤلفه جا بهجایی قائم آن افزایش مییابد، بهطوری که نهشتههای آبرفتی پلئیستوسن- هولوسن اختلاف ارتفاعی حدود 10 متر را در طرفین بخش جنوبی این پهنه گسلی نشان میدهند. با توجه به روند پهنه مهلرزهای زلزله 18/4/1911 راور (8/5~ M و VIII ~ Io) و توازی روند گسیختگی سطحی هملرزهای آن (W13N) با بخش جنوبی پهنه گسلی راور، این گسل میتواند مسبب رویداد زلزله 1911 بوده باشد. افزون بر این، گسلهای فعال رانده- متقاطع دهو، دهزنان، چترود، پاسیب و داربیدخون نیز دوره بازگشت زلزلهها و بزرگای آنها را در ناحیه مورد مطالعه کنترل میکنند.
محمد علی شکری؛ منوچهر قرشی؛ حمید نظری؛ رضا سلامتی؛ مرتضی طالبیان؛ ژان فرانسوا ریتز؛ حسین محمدخانی؛ مجید شاه پسندزاده
چکیده
گسل آستانه با درازای بیش از 75 کیلومتر در شمال باختری دامغان قرار دارد. مطالعات ریختزمینساختی در راستای آن نشان میدهد که رسوبات کواترنری بهطور آشکار و بهصورت چپ بر توسط گسل بریده شدهاند، که خود دلیلی بر فعال بودن آن است. قرارگیری گسل آستانه در محدوده لرزهای، زمینلرزه تاریخی کومس با بزرگی Ms=7.9 ( (Ambraseys & Melville, 1982و همچنین ...
بیشتر
گسل آستانه با درازای بیش از 75 کیلومتر در شمال باختری دامغان قرار دارد. مطالعات ریختزمینساختی در راستای آن نشان میدهد که رسوبات کواترنری بهطور آشکار و بهصورت چپ بر توسط گسل بریده شدهاند، که خود دلیلی بر فعال بودن آن است. قرارگیری گسل آستانه در محدوده لرزهای، زمینلرزه تاریخی کومس با بزرگی Ms=7.9 ( (Ambraseys & Melville, 1982و همچنین نزدیکی آن با شهر دامغان که بیشترین کشته (بیش از 45000 نفر) را در اثر زمینلرزه کومس داشته، انجام پژوهشهایی را برای شناسایی گذشته لرزهای گسل آستانه ایجاب مینماید. در این نوشتار، گزارشی از شناسایی 4 تا 5 رخداد زمینلرزهای کهن، با انجام پژوهشهای دیرینه لرزهشناسی بر روی گسل آستانه ارائه شده است.